دستگيري مريم رجوي و همراهانش در فرانسه

پليس ضد تروريست فرانسه، در 27 خرداد 1382 با حمله به 13 پايگاه سازمان و دستگيري مريم رجوي و 165 تن از كادرهاي بالاي سازمان مزبور ـ كه كنترل عمده‌ترين مراكز و پايگاه‌هاي آنها در اروپا و آمريكا را به عهده داشتند ـ برنامه‌هاي تدارك ديده شدة همسر مسعود رجوي را در اروپا خنثي كرد. روزنامة «فيگارو»، اهداف مجاهدين خلق در اروپا و نقشه ترور 25 تن از جداشدگان آنان را فاش كرد.
فرماندهان سازمان به زير ضرب رفتند، شيوه‌هاي پول‌شويي افشا و رديابي شد. بحران‌سازي از طريق حمله به سفارتخانه‌هاي ايران كنسل شد، حمل و نقل رهبري سازمان و جابجايي اسناد و مدارك منتفي شد و شكست پشت شكست براي مجاهدين خلق پيش آمد.(1)
انعكاس اين واقعه سريع بود و رسانه‌ها به تحليل علت آن پرداختند. روزنامة «نيويورك تايمز» انگيزة دولت فرانسه از اين اقدام را «جلوگيري از انتقال كانون سياسي ـ عملياتي سازمان مجاهدين خلق از عراق به فرانسه» عنوان كرد. پي‌ير دوبوسكه مسئول سازمان اطلاعاتي فرانسه، در مصاحبه با روزنامة مزبور اظهار داشت:
سازمان‌هاي اطلاعاتي فرانسه از پاييز گذشته متوجه ورود شمار روزافزون مجاهدين خلق و پس از [آغاز] جنگ عراق، متوجه ورود شمار زيادي از سربازان آن به فرانسه شدند... مجاهدين [خلق] يك كارخانة توليد رنگ را در شهر «سنت كوئن لامون» اجاره كردند و ضمن راه‌‌اندازي يك استوديوي تلويزيوني و نصب بشقاب‌هاي ماهواره‌اي، در حال تبديل كردن آن به يك مركز ارتباطات بودند...
مجاهدين براي حمله به سفارتخانه‌هاي ايران و ساير منافع اين كشور در اروپا و ترور 25 نفر از اعضاي سابق خود برنامه‌‌ريزي كرده بودند... اين [سازمان] به هيچ‌وجه يك جنبش سياسي و يك جنبش دموكراتيك و سياسي نبود. اين گروه خود را براي احياي دموكراسي در ايران آماده نمي‌كند. اينها گروهي كاملاً‌ افراط‌گرا هستند. فرقه‌اي تندرو، فاقد هرگونه نظام دموكراتيك؛ فرقه كيش شخصيت در پيروي از رهبر.(2)
به دنبال اين ضربة غيرمنتظره و واكنش‌هاي منفي گسترده، جمعي از اعضاي جداشدة سازمان ـ كه نامشان در ليست ترورهاي برنامه‌ريزي شدة مسعود و مريم رجوي بود ـ تحت عنوان حقوقي «انجمن سياسي ـ فرهنگي ايران پيوند» اطلاعيه‌اي صادر و بر تداوم اقدامات حقوقي و قانوني عليه اين سازمان و سران آن تأكيد نمودند. در اين اطلاعيه، پس از توضيح خبر دستگيري و بيان افشاي نقشه قتل مخالفان سازمان توسط رسانه‌هاي معروف جهان آمده است:
ما ـ تعدادي از مخالفين و اعضاي جداشده از مجاهدين كه در كشورهاي اروپايي اقامت داريم ـ به دفعات مختلف، از صدور فرمان قتل مخالفين مجاهدين توسط رهبران سازمان (مسعود و مريم رجوي) خبر داده بوديم.
اعضاي ناراضي كه قبلاً و يا ماه‌هاي قبل، از سازمان مجاهدين فرار كردند، اعتراف كرده‌اند [كه] مسعود و مريم رجوي در نشست‌هاي مختلف، اعضاي‌شان را به قتل اعضاي ناراضي و مخالفين سياست‌هاي مجاهدين كه در كشورهاي غربي سكنا دارند، تشويق و ترغيب كرده و فرمان داده‌اند.
ما... با شناختي كه از ماهيت واقعي مجاهدين و ايدئولوژي نفرت و انتقام‌شان داريم، كراراً موضوع را گوشزد كرده...، به تمامي اعضاي جداشده از مجاهدين هشدار مجدد مي‌دهيم تا با مراجعه به مراجع قانوني و حقوقي كشورهاي محل اقامت‌شان، از اجراي نقشه‌هاي تروريستي مجاهدين كه تحت بهانة همكاري مخالفين با جمهوري اسلامي انجام خواهد گرفت پيشگيري كرده و تحت پيگرد قانوني قرار دهند.
ما ـ همچنين ـ نيروهاي پليس و مجامع حقوق بشري و فعالين سياسي را به نقشه‌هاي تروريستي مجاهدين در خاك اروپا هشدار مي‌دهيم و پليس اروپايي را مسئول حفظ جان و امنيت پناهندگان سياسي و شهروندان ايراني مي‌دانيم.(3)

دستور تشكيلاتي خودسوزي

ماجراي فرانسه، سران سازمان را دستپاچه كرد. نامعلوم بودن تصميم و حكم دادگاه، احتمال استرداد مريم رجوي و برخي ديگر از كادرهاي دستگير شده به ايران، و از همه مهمتر به هم ريختن تمهيدات و تداركاتِ ـ به دقت ـ طراحي شده، سازمان را به اين انديشه واداشت كه واكنشي متناسب با ماهيت فرقه‌اي خود بروز دهد. ده تن از وابستگان سازمان مجاهدين خلق، در اعتراض به دستگيري مريم رجوي و جمعي از همراهان وي، دست به خودسوزي علني زدند! نتيجه نخستين، مرگ 3 تن به نام‌هاي علي ملك، مرضيه باباخاني، ندا حسني و سوختگي‌هاي شديد بقيه بود. تصور رهبري سازمان اين بود كه اين اقدامِِ وحشتناك باعث تأثيرگذاري روي افكار عمومي در اروپا و آمريكا و... خواهد شد و دولت فرانسه را به تجديدنظر وادار خواهد ساخت. يكي از سران سازمان در سايت «ايران ليبرتي» اعلام نمود:
صدها نفر خود را در ليست خودسوزي قرار داده و اگر دولت فرانسه به توطئه‌هاي مشتركش با رژيم... پايان ندهد، مصمم‌اند كه خود را به آتش بكشند.(4)
بنا به نقل روزنامة «پاريسين»، قبل و بعد از خودسوزي، از سوي عناصر مجاهدين با تلفن همراه چند خبرنگار تماس گرفته شد و سخنگوي روابط خارجي «شوراي ملي مقاومت» (محمد سيدالمحدثين) هم نام شخص خودسوزي كننده را اعلام كرده است. برخي از جداشدگان سازمان در عراق (در واقع گريختگان و پناه برندگان به گروه جلال طالباني) نيز قراين و شواهدي ارائه كرده‌اند كه حاكي است: پس از دستگيري مريم رجوي و نزديكانش در پاريس، بنا به تكليف مسئولان و فرماندهان سازمان در «قرارگاه اشرف» در عراق ـ كه تحت كنترل نيروهاي نظامي آمريكا قرار دارند ـ هر عضو يا نيرو تقاضاي «داوطلبانه‌»ي خودسوزي را كتباً نوشته و به دست فرماندهان خود داده است.(5)
زماني كه اين اقدام نتيجة معكوس داد و برخلاف پيش‌بيني و گمان رهبران گروه، افكار عمومي و مردم اروپا و ديگر كشورها واكنش منفي نشان دادند و موجي از انزجار و تنفر و تعجب برانگيخته شد، سازمان و رهبر آن مدعي شدند كه اين حركت‌ها به صورت خودجوش و خود به خودي صورت گرفته و اعضاي آنها با دستور تشكيلاتي دست به خودسوزي نزده‌اند!

پي‌نوشت‌ها:

1ـ خوشحال، شانتاژ، ص 10.
2ـ همان: 76 ـ‌75؛ به نقل از times./2003/6/30 .www. New York
3ـ همان: صص 74ـ73؛ با اندكي تلخيص.
4ـ همان: ص 50؛ نام اين عضو سازمان منصور قدرخواه است.
5ـ خوشحال، ويران‌سازي نيرو...: ص 70.

منبع: سازمان مجاهدين خلق؛ پيدايي تا فرجام

معرفی سایت مرتبط با این مقاله


تصاویر زیبا و مرتبط با این مقاله